Your message was sent successfully

SHOP NOW

To join the Privilege Club and SHOP please WhatsApp us at:
+44 7500 494444

Note: The usually responds within a few hours

مردی که با استشمام رایحه های خوش به شهرت رسید

Share

روژا داو (Roja Dove) که عطرسازی خبره است، تقریباً تمام رایحه ها را می شناسد. وقتی او داشت برای عرضه ادکلن جدید خود به نام الیسیوم (Elysium) آماده می شد، با او در مورد زندگی 40 ساله اش در عرصه عطرسازی گفتگو کردیم ( و نکاتی در خصوص خوشبو نمودن خودمان آموختیم).

روژا داو بر اصول خوش پوشی اشراف دارد. وقتی در بهترین فروشگاه روژا که در مرکز خرید سلطنتی بورلینگتون آرکید قرار دارد او را ملاقات کردم، کت سلطنتی آبی رنگی از جنس ژاکارد با دکمه های سرآستین طلایی به تن داشت، پیراهن او دکمه هایی از جنس الماس داشت که از نیمه به پایین بسته شده بود (نیمی از دکمه های پیراهنش را زیرکانه باز گذاشته بود تا اندام مردانه و برنزه اش را به رخ بکشد). کفش های اسلیپر او پر از نقش و نگار بود. انگشترهای زمرد و طلا در انگشتان هر دو دستش برق می زد. در سالنی که پر بود از بطری های عطر با نقش علامت تجاری روژا داو که روی پایه هایی آراسته و نورانی قرار داشتند، و  روکش جواهری درپوش بطری ها و هزاران بطری رنگی عطر جلب توجه می کرد، خود او بود که بیش از هر چیز دیگری می درخشید.

عطر بسیار خوش بویی از او به مشام می رسید. چرا باید اینطور به نظر برسد؟ او مالک برند عطر شناخته شده ای است، و تقریبا تجربه ای 40 ساله در دنیای عطرسازی دارد و معمولاض او زاو به عنوان یکی از افرادی یاد می شود که بهترین حس بویایی را در جهان دارند. صحبت کردن با او مانند گوش دادن به کتابی صوتی در مورد دانشنامه عطر و رایحه با لحنی دلنشین است. داو دانش حیرت انگیزی در مورد چیزهایی دارد که یک رایحه را شگفت انگیز می کند و همچنین حکایات جالبی از زندگی اش بیان می کند که صرف ساخت رایحه کرده است.

در حال حاضر داو خود را برای عرضه پنجاه و نهمین عطر به نام Elysium Pour Homme آماده می کند که به منظور تغییر عقیده ما در مورد ادکلن هایی طراحی شده است. ا. از نت مشکی استفاده می کند که فرمول ساخت ویژه ای دارد و به عنوان رایحه اولیه به مشام می رسد، در حالیکه در نمونه اصلی نت پایه بود.

 ما با این عطرساز خبره در سالن مجلل او که مبلمان مخملی داشت جلسه ای گذاشتیم ( این سالن در طبقه اول فروشگاه داو واقع بود) و در مورد رایحه های محبوب او در زمان نوجوانی اش گفتگو کردیم، شنیدن داستان مردی که جنون عطر داشت و به امپراطور عطر تبدیل شد، تن تان را خواهد لرزاند!

[siteorigin_widget class=”WP_Widget_Media_Video”][/siteorigin_widget]

علت تمایل او به عطر؟

روژا داو: فکر نمی کنم عطر انتخاب من باشد، به نظرم عطر جزئی از وجود من است. وقتی پسربچه بودم، عاشق رایحه ها شدم. یک شب مادرم برای شب بخیر گفتن به اتاقم آمد و من را بوسید، در آن شب برای اولین بار به پیوند بین لحظه و شخص پی بردم. عطر عجیبی بود. فریفته رایحه ها شده بودم، من را شیفته خود کرده بودند، از آن موقع به بعد دزدکی وارد اتاق مادرم می شدم و آخرین کشوی سمت چپ میز آرایش او را باز می کردم که عطرهایش را در آنجا نگه می داشت. یک دوست خانوادگی بسیار صمیمی داشتیم که همیشه ادکلن هایی به مادرم هدیه می داد، به نظرم او این عطرها را دوست نداشت چون هیچ وقت از آنها استفاده نمی کرد. کشو را باز می کردم و درب بطری ها را می پیچاندم و گاهی ناخنکی به عطر می زدم و آن را فقط به دستم می زدم تا بتوانم بوی آن را حس کنم. عاشق این بودم که بدانم تاثیر رایحه های مختلف چگونه است و به نظرم هر رایحه یک رویا را شعله ور می کند. همیشه می گویم که رایحه شبیه غول چراغ جادو بودکه من را به سفری خیالی می برد، کافی است خود را رها کنید. رایحه برای من حکم یک خیال را داد.

با وجود اینکه امکان ندارد رایحه ای را از طریق تلویزیون یا بیلبورد تبلیغاتی حس کنید، پس در تبلیغات عطر سعی دارند چه چیزی را منتقل کنند؟ فروش رویای سبک زندگی از طریق تصورات

رویای سبک زندگی؟ بله، احتمالا. البته چیزی که از دید من در مورد بسیاری از تبلیغات عجیب به نظر می رسد این است که این رویاها همیشه یکجور هستند: مردی که پیراهنی یقه باز به تن دارد و بدنش چرب و روغنی است، یا مرد و زنی که به همدیگر خیره شده اند، به صورتی که انگار قصد دارند با هم همخوابه شوند یا شاید شده اند! فکر می کنم رویا اینطور معنا نمی شود؛ به نظرم این نوع تبلیغات، کلیشه هایی مبتذل هستند، البته نظر من این است.

شغل اول شما چه بود؟ آیا به یکباره به دنیای عطرسازی وارد شدید؟
باید داستان بسیار بلندی را خلاصه وار بیان کنم، یکی از سه عموزاده ام که صاحب یکی از قدیمی ترین خانه های عطرسازی فرانوسی بود، شغلی را به من پیشنهاد داد؛ او گفت اگر من به جای کار در فضای آزاد، داخل یک خانه  کار کنم مزاحمت کمتری ایجاد خواهم کرد، چون در آن زمان مشغول نوشتن نامه هایی به تمام شرکت های تابعه این کشور در سرتاسر جهان بودم و سعی داشتم از تحقیقات و تاریخچه آنها مطلع شوم.

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

رایحه هایی را که در آن سنین استشمام می کردید به خاطر دارید؟

بله. وقتی 13یا 14 ساله بودم فکر می کردم عطر بروت (Brut) شگفت انگیز است. عاشق عطر دیور او ساوج (Dior Eau Sauvage) و آرامیس (Aramis)؛ البته آرامیس اصل، بودم. محبوب ترین رایحه برای من که تا آخرین قطره آن را استفاده کردم و دیگر به سراغش نرفتم عطر بالنسیاگا او دی لاوانده (Balenciaga Eau de Lavande) بود. هنوز یک بطری از آن را نگه داشته ام.

در آن سنین به چه کارهایی مشغول بودید؟

وقتی 15 یا 16 ساله بودم نوشتن را آغاز کردم. دیگر دنبال شغل نبودم و در جایی استخدام شدم تا بتوانم دوره آموزش عطرسازی را برگزار کنم؛ ناگهان به خودم آمدم و دیدم در حال سفر به شهر گراسه در جنوب فرانسه هستم تا با خانمی به نام نانسی مک کانهی همکاری کنم که شاید نام او را شنیده باشید، او اهل اسکاتلند است و عطری به نام ایویر (Ivoire) برای برند بالمین ساخته که در زمان خودش بسیار معروف بود. در آن زمان جوانی بودم که تازه وارد دنیای کار شده بود؛ ولی میلی ذاتی به عطر و عطرسازی داشتم. پس با خانه عطر همکاری ام را آغاز کردم. پس از 20 سال کار با خانه عطر تصمیم گرفتم از آنها جدا شوم.

چطور شد که تصمیم گرفتید شرکت خودتان را تاسیس کنید؟

پس از ترک خانه عطر، دوستی از من خواهش کرد عطری برای حراجی خیریه Terrance Higgins Trust بسازم. با بریجیت بِری، مدیر شرکت باکارات کریستال تماس گرفتم و در مورد آمادگی او برای ساخت مدل جدید بطری هایی به نام لِ اوشن بلو ( L’Océan Bleu) صحبت کردم، که اولین بار برای نمایشگاه هنرهای دکوراتیو در سال 1925 ساخته شده بود. ایده من این بود که بطری های عطر خالی باشند، چون فکر می کردم که اگر بطری خالی عطری داشته باشم و رایحه ای را در آن بریزم که دیگران احتمالاً به خاطر علاقه مندی به آن حاضر هستند پول بیشتری پرداخت کنند، بهتر از این است که عطری را به مزایده  بگذارم که شاید دیگران آن را دوست نداشته باشند. این عطر در حراجی به بیشترین قیمت به فروش رفت، و در آن موقع بود که پی بردم عده ای از مردم واقعا به رایحه ها توجه می کنند. پس مسیر عطرسازی سفارشی را پیش گرفتم.

تقریباً همان سال ها بود که برای صرف چای به فروشگاه لوکس هارودز دعوت شدم. نمی دانستم به چه علت من را دعوت کرده اند، بعدهامشخص شد که قصد داشتند یک شرکت عطرسازی افتتاح کنند. کار کردن در فروشگاه مطلقا شغل مورد علاقه من نبود، ولی در انتهای نوشیدن چای بود که ایده ای به ذهنمان رسید. قرار شد همه ساله، شش ماه از سال کاری را به مسافرت به سرتاسر جهان اختصاص دهیم، اینکه مردم برای دیدن من سفر می کردند همیشه برایم جذابیت داست، و دوست داشتم علت این کار را از آنها بپرسم. جالب توجه اینکه آنها در جواب می گفتند یا دوست داشتند این کار را انجام دهند یا انتخاب دیگری نداشتند، به این ترتیب متوجه شدم عده زیادی از مردم برای انتخاب رایحه دچار مشکل می شوند. پس این عطرسازی را در طبقه پنجم فروشگاه هارودز افتتاح کردیم و عطرهای محبوب من را با فرمولی جدید عرضه کردیم. وقتی مردم در مورد تفاوت این عطرها پرس و جو می کنند، در جواب می گویم که تفاوت آنها مثل تفاوت بین پوشاک سفارشی (haute couture) و پوشاک آماده (prêt-à-porter ) است؛ این فروشگاه، یک عطرسازی سفارشی است.

چطور تصمیم گرفتید عطری با نام خودتان تولید کنید؟

هیچ وقت فکر نمی کردم که مردم به جای عطرهای سفارشی به عطر مخصوص من علاقه مند شوند. در سال 2009، وقتی مادرم فوت کرد شام را کنار دوستی صرف کردم که در حدود سه ساعت مرا به باد انتقاد گرفت، او از من پرسید که چرا تمام زندگی ام را صرف تبلیغ آثار دیگران می کنم، در حالیکه می توانم این کار را برای عطر مخصوص خودم انجام دهم. می دانستم که حرف های او درست است، پس با گروهی از دوستانم که در این صنعت دستی نداشتند تماس گرفتم و در مورد خودم و برندی که امکان داشت بسازم با آنها صحبت کردم. برداشت مردم از روژا داو چه خواهد بود، واقعیت رژا داو چیست، و روژا داو قرار است چه باشد؟

پس از شنیدن نظرات بسیار صریح آنها، این خانه عطر را تنها بر مبنای یک دلیل ساده تاسیس کردم: فکر می کنم همگی ما وظیفه داریم دانش مان را انتقال دهیم. امیدوارم که تمام افرادی که با شرکت من همکاری دارند اذعان داشته باشند که این هدف همان چیزی است که همه روزه برای رسیدن به آن تلاش می کنم. از دید من باقی گذاشتن میراث بسیار مهم است، به همین دلیل پس اندازهای دوران زندگی ام را صرف ساخت لوله و جعبه و نازل و جعبه های مقوایی و اینطور چیزها کردم. زمانی را که وارد هارودز شدم به خاطر می آورم، دقیقاً 2 جولای بود که این برند را عرضه کردیم و به این فکر کردم که مردم از این عطر چه انتظاری دارند؟ اگر از این عطر خوششان نیاد چه می شود؟ این تمام پس انداز زندگی من بود. خوشبختانه، مردم عکس العمل خیلی خوبی نشان دادند و واکنش مردم از سرتاسر دنیا حیرت انگیز بود.

در حال حاضر نمایندگی هایی در 44 کشور جهان دارید. از نظر شما راز موفقیت برندتان چه بوده است؟

فکر می کنم یکی از دلایل موفقیت این برند، مادی بودن آن است. همیشه گفته ام که من انسانی خودرای هستم. در مورد این اثر، واقعاً اهمیتی نمی دهم که شخصی اصلاً از عطر ساخته من خوشش نیاید. البته، از اینکه عاشق عطر من باشند لذت می برم، ولی از اینکه کسی بگوید عطر ساخته شده توسط من “بدک نیست” متنفرم.

رایحه های بسیار متنوعی تولید کرده اید، آیا توصیه می کنید که این عطرها با هم ترکیب شوند؟

این رایحه ها برای ترکیب با یکدیگر طراحی نشده اند، بلکه باید به صورت جداگانه استفاده شوند. مثل این است که بخواهید همزمان به گانز ان روزز و شوبرت گوش دهید.

ممکن است جواب بدهد …

دوست ندارم با شما همسایه باشم (می خندد)، نه، به نظرم این ایده که دو عطر با فرمول جداگانه را با هم ترکیب کنید تا به رایحه مورد علاقه تان برسید، کمی عجیب به نظر می رسد.

وقتی عطرهای سفارشی را تهیه می کنید، گمان می کنید مردم به راحتی می توانند علائق خود را بیان کنند؟

به نظر من، فردی که سعی دارد دیگران را بر اساس تصوراتشان قضاوت کند، احمق است. پیش قضاوتی در مورد دیگران همیشه اشتباه بزرگی است. مشکلی که در رابطه با رایحه ها وجود دارد این است که اکثر مردم قادر نیستند رایحه هایی را که دوست دارند یا ندارند به راحتی توصیف کنند. طبیعتاً طرز صحبت کردن من ذهنی است، پس “چیز پیچیده ای را می خواهم” خوب تعریف اصلی واژه پیچیده چیست؟ به این ترتیب، وقتی مشغول ساخت عطری سفارشی می شوم، مواد اولیه خام را در اختیار مشتری می گذارم، بدون آنکه به او بگویم چه چیزی را استشمام می کند. منتظر جواب هوشمندانه نیستم، بلکه قصد دارم بدانم این رایحه مشتری را یاد چه چیزی می اندازد، چون رایحه ها پیوندها را آشکار می کنند. منظر می مانم تا مشتری بگوید که این رایحه برای او یاد آور خاطره ای مثبت است یا منفی،اگر جواب مثبت بود از آن ماده استفاده می کنم. در پایان، می بینید که رویاپردازی ها آغاز می شود، اگر نت های چوبی را استشمام کنید که دوستشان ندارید به سرعت عکس العمل نشان می دهید، ولی اگر نت های باتلاقی یا به زبان ما ادویه جات تازه و نت های گل های پودری را بو کنید که دوستشان دارید، مسلماً این رایحه ها را به ترکیب عر سفارشی شما اضافه خواهم کرد. هچ کسی تا به حال نگفته که “ترکیب نت های گل لادن را دوست دارم”؛ هر چند این ترکیب واقعاً به درد بخور است!

ادامه فرایند ساخت سفارشی عطر چطور پیش می رود ؟

پس از این مرحله، بین شش ماه تا دو سال برای ساخت عطر سفارشی افراد کار می کنم. در واقع ساخت هر عطر سفارشی شش ماه تا یک سال زمان می برد. ممکن است این مدت طولانی به نظر برسد، ولی این مورد را در نظر بگیرید که اگر در حال نوشتن یک کتاب یا نمایشنامه باشید چقدر زمان لازم داریید

که اینطور، پس از یک شخصیت یک عطر می سازید.

دقیقاً.

جدای از کسب و کار سفارشی تان، فقط عطر Elysium Pour Homme را عرضه کرده اید. داستان ساخت این عطر چه بوده است؟

خوب، یکی از دلایل عشق من به رایحه ها این است که رایحه ما را از زندگی روزمره دور می کند و به دنیای خیالات می برد. ایده ساخت الیسیوم (به یونانی اسطوره شناسی) ساخت بهشتی برای قهرمانان بود. ولی منظور من از بهشت چیست؟ احتمالاً همان جایی که در دنیای دیگر است. پس قصد داشتم با این رایحه شما را به جایی در آسمان ها برده و از زمین خاکی جدا کنم. با اینکه مواد موجود در نت های اولیه الیسیوم بیشتر مرد پسند است؛ رایحه ای دارد که بر پایه خس خس، چوب سدر، و چرم ساخته شده؛ نت لیمو، نت گریپ فروت، اسطوخدوس و مشک را نیز به آن اضافه کردم که به عنوان نت اولیه طراحی شده اند. مشک ها همیشه تثبیت کننده هستند، ولی اگر آن را بو کنید، فقط در ابتدای رایحه متوجه آن می شوید. این تنها بخشی از رایحه هایی است که شما را به بهشت می رسانند. اگر متوجه ماجرا شده باشید، پس حتماً این احساس به شما دست داده که این رایحه کمی خمار کننده است!

در چه قسمت هایی از بدن باید از عطر استفاده کنید؟

یونانیان باستان توصیه می کردند که عطر را روی مچ دست تان بزنید. علت این کار این است که وقتی حرکت می کنید، رایحه جان می گیرد، به عبارت دیگر خوبی زدن عطر به مچ دست این است که چون مدام بازوهای مان را حرکت می دهیم و گاهی بازوها را به صورتمان نزدیک می کنیم، از بوئیدن عطر لذت می بریم.

به نظر من پشت بازو نیز جای خوبی برای عطر زدن است، و آخرین محل روی ترقوه ها است. زدن عطر روی ترقوه باعث می شود وقتی به جلو خم می شوید و به حالت اول بر می گردید کمی هوا را وارد بینی خود می کنید. پس وقتی سرتان را موقع راه رفتن حرکت می دهید، از بوی خوش عطر لذت خواهید برد و همچنین هر شخصی که با شما احوال پرسی کند نیز از بوی عطر شما بهره مند می شود. شریان کاروتید شما نیز در این ناحیه قرار دارد، و جریان خون شدید این شریان و گرمای نزدیک سیاهرگ موجب پخش رایحه در فضا می شود. البته نکته منفی در مورد گرمای این ناحیه ای است که موجب تبخیر سریع عطر می شود که از نظر من بهتر است عطر را روی ماهیچه های پست بازرو بزنید.

  در مورد عطر زدن روی پارچه چه نظری دارید؟

در قدیم مردان عطر را به پوست شان نمی زدند، بلکه آن را به دستمال جیبی شان می مالیدند. وقتی دستمال ابریشمی را داخل جیب روی سینه می گذاشتند و با کسی می رقصیدند، پارتنرشان رایحه عطر را از آن نقطه استشمام می کرد. علت عطر زدن به ابریشم به جای دیگر پارچه ها این است که ابریشم دارای خاصیتی جادویی است که عطر را برای هفته ها در خود نگه می دارد. اگر عطر را به پارچه لینن یا نخ بزنید، خیلی زود محو می شود.

آیا نقاط خاصی هست که زدن عطر به آن را پیشنهاد نمی کنید؟

هر جایی پشت گردن با زیر گوش، چون پوست در این نواحی مقدار زیادی چربی تولید می کند که بسیار قلیایی است. وقتی عطری را به این نواحی می زنید، در ترکیب با این چربی خاصیت خود را از دست می دهد. بعضی از مردم دوست دارند به بالاتنه خود عطر بزنند؛ چرا که نه؟ در شرق، سنتی وجود دارد که بر اساس آن به ناف عطر می زنند، چون تعداد مویرگ هایی که در این قسمت وجود دارد زیاد است، اگر کسی از این کار خوشش بیاید چه ایرادی دارد؟

قیمت خرده فروشی عطرهای روژا داو از 225 پوند (50ml) تا 2500 پوند (10ml) متغیر است.